ای فدای تو هم دل و هم جان وی نثار رهت هم این و هم آن دل فدای تو، چون تویی دلبر جان نثار تو، چون تویی جانان دل رهاندن زدست تو مشکل جان فشاندن به پای تو آسان راه وصل تو، راه پرآسیب درد عشق تو، درد بی‌درمان بندگانیم جان و دل بر کف چشم بر حکم و گوش بر فرمان گر سر صلح داری، اینک دل ور سر جنگ داری، اینک جان دوش از شور عشق و جذبهٔ شوق هر طرف می‌شتافتم حیران آخر کار، شوق دیدارم سوی دیر مغان کشید عنان چشم بد دور، خلوتی دیدم روشن از نور حق، نه از نیران هر طرف دیدم داری، اینک منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آهنگ,دانلود,رمان,اندروید,موبایل گنبد فیروزه closed فنجان گرافیک theodorejiursk32 paikka تنهاترین.. نهایت